memoRies
memoRies

memoRies

چرا اینقد زندگی سخته؟؟ 

چرا این قد من مسوولیت دارم؟؟ 

چرا امتحانای خدا اینقد سخته؟؟ 

این شرایط تا کی میخواد ادامه پیدا کنه؟؟ 

خدایا هنوز ۱۸سالمه منننننن 

خستم از این شرایطططططط 

خستمممم خستممممم 

از این همه صبر خستم...از این همه سکوووت خستم 

از این ک دستم به هیچ جا بند نیست خستم 

از این ک به خاطر خود خواهی یه نفر دیگه تو این دردسر افتادم خستم 

از این ک نه راه پس دارم نه راه پیش خستم  

از بی مسوولیتی های خونواده خستم 

از زیادی مستقل بودنممم 

از این ک همه رفتارام و مسوولیتام بزرگتر از سنمه... 

از این ک همش باید یه چیزی رو درست کنم 

یه چیزی رو جمع و جور کنم 

از این قایم موشک بازی 

 از اتاقمم  

حق ندارم ناراحتیمو نشون بدم ک... مامان ناراحت میشه 

ک بقیه شروع نکنن به دلداری های مضخرف 

مجبورم قوی باشمممم 

مجبووورم دل مامانم باشم 

مجبورم بی خیال باشم 

مجبورم امید وار باشم 

مجبووووورم 

فقط به خاطر بقیهههههه 

مجبورم با چنگ و دندون همه چیو بگیرممممم

خستم از  همه....

نظرات 3 + ارسال نظر
مریم جمعه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:53 ب.ظ http://sampadytriplet.blogfa.com

الکی آشوب مکنی چطو شه
خسته نبااااشی
آغا من تصمیم گرفتم از چیزی ک هستم خودخواه تر باشم
خودت باش شیما

خوب باشه شیما

آشوب؟؟!!
من همیشه خودمم
.
آوریین

نیل جمعه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:25 ب.ظ http://nilooosh.blogfa.com

چقدر حرفات شبیه زندگی منه......


"سکوتـــــــــــــ ِ تـــــــــــــلخ ، و بی انتها..............."

اهوممممم[:S011:

C_naz شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:17 ق.ظ

شیما عزیزم ‏!‏ا
گه حتی ی دلیل واسه دلخوشی داری، ک هرانسانی حدااقل ی دلیل داره، وقتایی ک اعصابت منفجر میشه ب اون بفکر، ی دلیل واسه آرامشت... میتونه همون دنیای خسته و تنهاتو بکنه بهشت....

سلام سیناااز جوووون
اهومممم...همینطوره...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد