ای دقیقا برنامه روزانه من بود کل مدتی که تهران بودم
و تاپایان تعطیلات نوروز...
الان یه ذره از شدتش کم شده!!
انگاه که کاخ ارزوهای کسی را ویران میکنی
انگاه که شمع امید کسی را خاموش میکنی
انگاه که بنده ای را نادیده می انگاری
انگاه که حتی گوشت را میبندی تا صدای خری شدن غرورش را نشنوی
انگاه که خدا را میبینی و بنده خدا را نادیده میگیری
میخواهم بدانم دستانت را به سوی کدام اسمان دراز میکنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟؟؟!!!